محمد‌علی جمالزاده؛ فراتر از مرزهای ادبیات

«پدر داستان‌نویسی معاصر». این معروف‌ترین عنوانیست که درباره محمد‌علی جمالزاده شنیده‌ایم. اما این نویسنده معاصر فعالیت‌های دیگری نیز در کارنامه خود دارد. به مناسبت تولد جمالزاده به سراغ زندگی و فعالیت‌های او رفته‌ایم.
ﺳﻪشنبه 27 دی 1401

«محمدعلی جمالزاده» داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، منتقد ادبی و کسی که شکل‌گیری بنیان داستان نویسی معاصر فارسی را متأثر از نگاه تجددگرایانه او می‌دانند، متولد سال 1274 شمسی در شهر اصفهان بود. نسبش به شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی می‌رسید و پدرش سید جمال‌الدین واعظ با اصلیتی همدانی و مادرش مریم‌ خانم از اعیان اصفهان بود که تأکید زیادی بر سوادآموزی محمدعلی ِ کوچک داشت. 
آغاز راهی طولانی
جمالزاده در دوران کودکی برای سوادآموزی به نزد زندایی‌اش که زنی باسواد بود و سپس نزد میرزاحسن صحاف فرستاده شد تا کار یاد بگیرد و علم بیاموزد. آنجا بود که جمالزاده کوچک چیزهایی از نوشتن و خواندن آموخت و تازه این «علامت‌های کج و معوج» برایش معنادار شدند.
در کانون همین خانواده سیاسی و فرهنگی جمالزاده شاهد مبارزات سیاسی پدرش بود. پدرش سید جمال‌الدین واعظ از رهبران دوران مشروطه بود و برای سخنرانی و مبارزات سیاسی به شهرهای مختلف سفر می‌کرد. جمالزاده 13 یا 14 ساله بود که به توصیه پدر برای ادامه تحصیل به بیروت رفت. در همان سال‌ها بود که ایران در جریان وقایع مشروطه، دورانی پرتلاطم را از سر می‌گذراند. 
با شروع تحصیلش در بیروت دوران استبداد صغیر با به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه آغاز شد. پدر او که از فعالان جنبش مشروطیت بود، پس از تعقیب و گریز در بروجرد دستگیر و سپس به قتل رسید. پس از آن بود که سختی‌های این مهاجرت تحصیلی کم کم نمایان شد. 
از روزنامه‌نگاری تا نامزدی جایزه نوبل
جمالزاده پس از بیروت ابتدا خود را به فرانسه رساند و سرانجام در ژنو مستقر شد. اما باز هم به فرانسه برگشت و تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه داد. رشته‌ای که هیچگاه از طریق آن منبع درآمدی کسب نکرد، اما مقدمه فعالیت‌های سیاسی او علیه مداخله شوروی و انگلستان در ایران بود. جمالزاده بیست و چند ساله بود که به روزنامه‌نگاری روی آورد. او در دوران روزنامه‌نگاری با روزنامه‌های داخل و خارج از ایران مانند کاوه، آزاد، شفق سرخ، کوشش و اطلاعات همکاری کرد و مقالات ادبی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی متعددی نوشت که زمینه‌ساز نوشتن مهم‌ترین اثر ادبی او «یکی بود یکی نبود» شد.
علاقه و فعالیت‌های او در زمینه ادبیات، تاریخ، فرهنگ و جامعه ایرانی در با 9 دهه زندگی در خارج از مرزهای ایران ادامه پیدا کرد. او یک بار نیز نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. فعالیت‌های جمالزاده در عرصه‌های مختلف، از جمله پژوهش‌هایی در زمینه تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران، او را تبدیل به نویسنده‌ای چندوجهی و درخور توجه کرده است.
جمالزاده، داستان کوتاه و واقع‌گرایی
محمد علی جمالزاده با انشار «یکی بود یکی نبود» مسیر جدیدی را در ادبیات معاصر ایران آغاز کرد. تا پیش از جمالزاده داستان‌نویسی و خصوصاً داستان کوتاه به شکلی که امروز می‌شناسیم رایج نبود و نویسندگان نقل‌کننده افسانه‌ها بودند. پیش از نوشتن یکی بود یکی نبود، تلاش‌هایی در جهت ایجاد نوگرایی در داستان‌نویسی فارسی صورت گرفت اما نتیجه این آثار رمان‌هایی با ساختار قصه‌های قدیمی ایران بود. در نتیجه این آثار در بازتاب ویژگی‌های زمانه خود موفق نبودند.
چیزی که ما امروز به عنوان داستان کوتاه می‌شناسیم، الهام گرفته از ادبیات غرب است که جمالزاده توانست آن را با ساختارهای زبان فارسی مطابقت داده و با وارد کردن اصطلاحات عامیانه آن را به بخشی جدایی ناپذیر از ادبیات فارسی تبدیل کند.
سبک نگارش جمالزاده در این اثر و سایر آثارش واقع‌گرا و شبیه ادبیات مردم کوچه و بازار بود. داستان‌های جمالزاده از آن جهت واقع‌گراست که در آن‌ها خبری از افسانه‌ها و اساطیر نیست، شخصیت‌های داستان‌های او مردمی عادی هستند. زبان آثار او نیز همه‌فهم است؛ طوری که تمام مردم از تمام طبقات و گروه‌ها می‌توانند مخاطب آثار او باشند.
 شاید به دلیل تحولات زبانی امروزه با نثر جمالزاده غریبه باشیم، اما نشانه‌های نوگرایی هنوز هم در آثار او پیداست. جمالزاده توانست ادبیات را به میان مردم بیاورد و مسائل ساده و گاهی پیش پا افتاده زندگی روزمره را به سوژه نوشته‌های خود تبدیل کند و با طنزی انتقادی از جامعه و زمانه مردم بگوید. 
نزدیک شدن زبان داستان‌های جمالزاده به زبان مردم، از غنای ادبی آن کم نکرد؛ در سراسر داستان‌های او می‌توانیم رد پایی از تمثیل‌ها، ضرب‌المثل‌های و طنزهای زبان فارسی و مردم آن روزگار را پیدا کنیم. 
جمالزاده در طول عمر طولانی خود موفق به نوشتن کتاب‌های مختلفی در حیطه ادبیات داستانی و ادبیات غیرداستانی مانند حیطه‌های تارخ، ادبیات، سیاسی، اجتماعی بود و ترجمه‌های متعددی نیز از او برجا مانده است. 
جمالزاده به عنوان یک پژوهشگر
جمالزاده را غالبا با چهره ادبی‌اش می‌شناسند. اما یکی از حوزه‌های مورد علاقه‌ او فرهنگ و جامعه ایران است. جمالزاده نگاهی «خلقیاتی» به جامعه ایران دارد. او در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» با استفاده از نوشته‌های شرق‌شناسان و بررسی‌های خود، مجموعه‌ای از صفات را برای یک «شخصیت ایرانی» گردآوری می‌کند. بخش بزرگی از صفات مورد اشاره جمالزاده صفاتی منفی هستند که بسیاری از آن‌ها احتمالاً حاصل نگاه شرق شناسانه‌ای باشد که فرد ایرانی را از دریچه نگاه غرب نگاه می‌کند. رویکرد و نگاه این کتاب نسبت به پدیده‌های اجتماعی دستمایه بسیاری از تحقیقاتی شد که تا امروز نیز ادامه دارد. 
اما مخالفان این رویکرد به تحلیل مسائل اجتماعی با رویکردی خلقیاتی نقد دارند. این گروه معتقدند که نمی‌توان صفاتی روان‌شناختی را به کلیتی متکثر به نام «جامعه ایران» نسبت دهیم؛ چرا که منجر به شکل‌گیری تصوراتی غیرعالمه و مخدوش از جامعه می‌شود. همچنین توضیح تحولات کلان اقتصادی با نام‌ها و صفات روان‌شناسانه ممکن است رویکردی تقلیل‌گرایانه در تبیین تحولات کلان تاریخی باشد. 
از دیگر کتاب‌های درخورد توجه جمالزاده در حوزه پژوهش‌های تاریخی می‌توان به کتاب «گنج شایگان» اشاره کرد. او در این کتاب گزارشی از وضعیت اقتصادی ایران در دوره قاجار را با استفاده از منابع دست اول تاریخی تدوین کرده است. کتاب «گنج شایگان» به عنوان یک سند تاریخی مهم برای فهم مسائل اجتماعی دوران قاجار حائز اهمیت است.  
 

تصاویر

  محمد‌علی جمالزاده؛ فراتر از مرزهای ادبیات

محمدعلی جمال‌زاده

  محمد‌علی جمالزاده؛ فراتر از مرزهای ادبیات

محمدعلی جمالزاده

نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: