قدرت تالکین در ساخت جهانها بینظیر است. او در «ارباب حلقهها» و «هابیت»، جهان و تاریخی را خلق کرد که پیشتر به این شکل و با این جزئیات ندیده بودیم. اغراق نیست اگر بگوییم که وسعت تخیل او به تنهایی ژانر فانتزی را برای همیشه تغییر داد.
اما تالکین در این مسیر تنها نبود. تالکین در طول زندگی خود با کنجکاوی و اشتیاق با فرهنگها و مناظر مختلفی آشنا شد. این کنجکاوی مسیر تالکین را برای رسیدن به «سرزمین میانه» هموار کرد.
1- برج جو پیر، بیرمنگام: اورتانک
«برج ساعت یادبود جوزف چمبرلین» که به «جو پیر» هم شناخته میشود، در محوطه دانشگاه «بیرمنگام» انگلستان قرار دارد. این برج به عنوان بزرگترین برج ساعت جهان شناخته میشود. احتمالاً این برج تأثیری اولیه بر فضای ذهنی تالکین داشته است؛ چرا که تالکین در این محدوده به مدرسه رفته است.
برج ساعت جوزف چمبرلین احتمالاً الهامبخش تالکین در خلق برج سیاه و سفید آیزنگارد، «اورتانک» بوده است. اورتانک همان برجیست که «سارومان» در زمان جستوجو برای حلقه از آن به عنوان پایگاه خود استفاده کرد.
همچنین احتمال دارد ساعت برج جوزف چمبرلین الهام بخش تالکین در خلق «چشم جهان بین» «سائورون» بوده باشد؛ چرا که ساعت روی برج صفحهای روشن دارد که از فاصله دور هم قابل تشخیص است.
2- سِرهول، بیرمنگام: شایر
زندگی در «شایر»ی که تالکین آن را خلق کرده است ماهیتی روستایی دارد. شایر از «سرهول» الهام گرفته شده است، روستایی در حومه بیرمنگام که تالکین دوران کودکی خود را در آن گذرانده است. در همان حوالی جایی به نام «موسِلی باگ» محل بازی تالکین بوده است و الهامبخش او در خلق «جنگل قدیمی».
تالکین در مصاحبههای خود گفته است که از روند صنعتی شدن متنفر است. این مسئله در کتابهای او نیز به خوبی پیداست؛ در بسیاری از مواقع نبرد خیر و شر در داستانهای او جنبه محیطزیستی پیدا میکند.
3- زبان ولزی: زبان سینداری الفها
این نقل قول از تالکین وجود دارد که عاشق زبان «ولزی» است و آن را زبانی زیبا میداند. برای همین دور از ذهن نیست که برای زبانی که برای «الف»ها ساخته است از زبان ولزی الهام گرفته باشد.
4- لاوتربرونن، سوئیس: ریوندل
تالکین در 19 سالگی سفری هیجانانگیز و پرماجرا به «لاوتربرونن» داشت. تالکین در آن سفر پیادهروی مهیجی از میان کوههای منطقه داشت، کوههایی که به دلیل شرایط جوی شروع به ریزش کرده بودند.
«ریوندل» سرزمین «الف»هاست که توسط یک الف مشهور به نام «الروند» در دوره دوم سرزمین میانی تأسیس شده بود. تالکین داستان عبور هابیتها از میان کوههای مهآلود ریوندل را از سفر مهیج خود الهام گرفت.
لاوتربرونن هم مانند ریوندل درهای مملو از برف و آبشارها و رودخانههایی که در سرتاسر کوهها وجود دارد.
5- سُم، فرانسه: باتلاقهای مردگان
در اولین سال جنگ جهانی اول تالکین به عنوان رزمنده به جبهههای فرانسه که متحد بریتانیا بود، فراخوانده شد. «سُم» شهری مرزی در شمال فرانسه است و رودخانهای به همین نام درون آن جاریست. این شهر در طول جنگ جهانی اول شاهد نبرد سهمگینی بود که بیش از یک و نیم میلیون نفر در آن کشته شدند.
حفر خندق و ترکیب بارش باران و خاک رس در جبهههای سُم، زمین را لغزنده و گلآلود و خندقها را مملو از آب و اجساد روی هم انباشته کرده بود.
تالکین خود در نامههایش میگوید که «باتلاقهای مردگان» را از فضایی که در شهر سُم دیده الهام گرفته است. باتلاقهای مردگان جاییست در نزدیکی «موردور» که در کتاب «دو برج» «گلوم»، «فرودو» و «سَم» از آنجا عبور میکنند.
6- کوه استرومبولی، سیسیل: کوه هلاکت
«استرومبولی» یک آتشفشان فعال است که هر 20 تا 30 دقیقه یک بار فوران میکند. تالکین یک دهه پس از نوشتن کتاب «یاران حلقه» از این آتشفشان دیدن کرد؛ بنابراین آتشفشان استرامبولی تأثیری در توصیف «کوه هلاکت» نداشت. اما به گفته افرادی که با این نویسنده آشنا بودند، سفر به سیسیل و دیدن آتشفشان استرومبولی چیزی شبیه لحظه «یافتم!» را در او ایجاد کرد.